حضرت زهرا(سلام الله علیه)
نوشته شده توسط مريم گلي در 2 آذر 1403 in بدون موضوع
خواست تا پنهان کند زخم از علی اما چه سود
صورت و بازو کبود و وای پهلو هم کبود
خواست تا شرح دهد حادثه ها را یک به یک
دید حیدر از غم و فتنه چو آتش بود و دود
در دو راهی خود و عشقش ، خودش شد شعله ور
سوخت در خود همچو عود و لب نزد چون ساز عود
حرمت نان و نمک ها رفت شد زخم و نمک
از فدک بگذشت اما اجر پیغمبر نبود
درد خود را بر بگیرد یا علی یا میخ و در
آه یاران مادر ما می گسست از تار و پود
کم نبود این غم به عالم محسن شش ماهه را …
بعد از آن حادثه شد گنبد مینایی کبود
فرم در حال بارگذاری ...